7. آنگاه یکی از موجودات دست خود را به سوی آتشی که در میان ایشان بود دراز کرد و مقداری در دست مردی که جامهٔ کتانی پوشیده بود، گذاشت. آن مرد آتش را گرفت و بیرون رفت.
8. به نظر میرسید که آن موجودات در زیر بالهایشان دستی مانند دست انسان داشتند.
11. این چرخها میتوانستند به هر طرف حرکت کنند، بدون اینکه دور بزنند. به هر سمتی که چرخ جلویی حرکت میکرد، چرخهای دیگر به دنبالش میرفتند بدون اینکه دور بزنند.
12. تمام بدنهای آنها، پشتها، دستها، بالها و چرخها پُر از چشم بود.
13. ندایی شنیدم که میگفت: «چرخهای گردان.»
14. هر موجود چهار صورت داشت، صورت اول مانند گاو، صورت دوم مانند انسان، سومین صورت چون شیر و چهارمین صورت مانند عقاب بود.
15. موجودات به هوا برخاستند. ایشان همان موجوداتی بودند که در کنار رود خابور دیده بودم.