3. در آنجا، در کنار رود خابور، واقع در بابل، وقتی خداوند با من حرف زد نیروی او را در وجود خود احساس كردم.
4. به بالا نگاه کردم و دیدم که توفانی از طرف شمال میآمد. پیشاپیش آن، ابر بزرگی حرکت میکرد و هالهای از نور دور آن بود. در وسط آن یک شیء برنزی، روشن و تابان بود.
5. در وسط ابر چهار موجود زنده را دیدم که به انسان شباهت داشتند،
6. امّا هر کدام از آنها دارای چهار صورت و چهار بال بود.
7. پاهایشان راست و کف پایشان به سُم گوساله شباهت داشت و مثل یک شیء برنزی، صیقلی و برّاق بود.
8. در زیر بالهای خود دستهایی شبیه دست انسان داشتند.