1. روح من شکسته و عمر من به پایان رسیدهو پایم به لب گور رسیده است.
2. در همهجا میبینم که چگونه مردم مرا مسخره میکنند.
5. کسیکه برای کسب منفعت از دوستان خود بدگویی کند،فرزندانش کور میشوند.
6. خدا مرا مایهٔ تمسخر مردم ساختهو آنها به رویم تف میکنند.
7. چشمانم از غم تار گشتهاندو از من سایهای بیش باقی نمانده است.
8. آنانی که خود را درستکار میدانند، تعجّب میکنند؛و آنها همگی مرا به بیخدایی متّهم کردهاند.
9. اشخاص نیک در کارهای خوب پیشرفت مینمایندو روزبهروز قویتر میگردند.
10. اگر همه بیایید و در برابر من بایستید، گمان نمیکنمکه بتوانم شخص فهمیدهای در بین شما پیدا کنم.