10. داوود پادشاه در برابر جمعیّت خداوند را ستایش کرد. او گفت: «ای خداوند خدای جدّ ما یعقوب، تو باید جاودانه ستایش شوی،
11. ای خداوند، عظمت، قدرت، جلال، پیروزی و شکوه از آن توست و هر آنچه در زمین و آسمان است، از آن توست. پادشاهی از آن توست، تو بر فراز همه سر برافراشتهای.
12. ثروت و احترام از تو سر چشمه میگیرند و تو بر همه فرمانروایی. توانایی و قدرت در دست توست، و این در دست توست که بزرگی و به همه نیرو میبخشی.
13. اکنون ای خدای ما، تو را سپاس میگوییم و نام با شکوه تو را نیایش میکنیم.
14. «امّا من کیستم و مردم من کیستند که قادرند این هدایا را داوطلبانه به تو تقدیم کنند؟ زیرا همهچیز از تو سرچشمه میگیرد و از مال تو به خودت دادهایم.
15. زیرا ما در برابر تو بیگانه و تبعیدی هستیم، همانگونه که اجداد ما بودند، روزهای ما در روی زمین چون سایهای است بدون امید.
16. ای خداوند خدای ما! آنچه ما با فراوانی برای ساختن معبدی به نام مقدّس تو تدارک دیدهایم از دست تو آمده و همهٔ از آن توست.
17. ای خدای من، من میدانم که تو دل را آزمایش میکنی و از راستان شادمان میگردی، در راستی قلبم، من آزادانه همهٔ این چیزها را کردهام، اکنون میبینم مردم تو هم که در اینجا هستند، با میل و شادی به تو هدایا تقدیم میکنند.
18. ای خداوند خدای اجداد ما ابراهیم، اسحاق و یعقوب، چنین هدف و اندیشههایی را تا ابد در دلهای قوم خود نگهدار و دلهایشان را به سوی خود رهنمایی فرما