اول تواریخ 11:15-20 Today's Persian Version (TPV)

15. هنگامی‌که ارتش فلسطین در دشت رفائیم اردو زده بود، سه نفر از سی نفر فرمانده نزد داوود به غار عدُلام رفتند.

16. در آن زمان داوود در پناهگاه بود و پادگان فلسطینی‌ها در بیت‌لحم بود.

17. داوود با حسرت گفت: «ای کاش کسی از چاهی که در نزدیکی دروازهٔ بیت‌لحم است به من آبی برای نوشیدن می‌داد.»

18. آنگاه آن سه دلاور از پادگان فلسطینی‌ها گذشتند و از چاهی‌ که نزدیک بیت‌لحم بود آب کشیدند و آن را نزد داوود آوردند. امّا داوود آن را ننوشید، او آن را برای خداوند ریخت.

19. و گفت: «من هرگز نمی‌توانم این را بنوشم، این مانند نوشیدن خون این مردان است که جان خود را به خطر انداختند!» پس او نپذیرفت که آن را بنوشد. کارهای شجاعانه این سه سرباز شجاع چنین بود.

20. ابیشای، برادر یوآب فرمانده آن سی نفر بود. او با سیصد مرد جنگید و با نیزه خود آنها را کشت و هم‌ردیف آن سه نفر مشهور بود.

اول تواریخ 11