اعداد 24:12-17 Today's Persian Version (TPV)

12. بلعام گفت: «من به قاصدانت گفتم:

13. که اگر تو قصرت را پر از طلا و نقره کنی و به من بدهی، من نمی‌توانم از فرمان خداوند سرپیچی نمایم و یا آنچه خودم بخواهم بگویم. من هرچه را که خداوند بفرماید، می‌گویم.

14. «حالا نزد قوم خود می‌روم، امّا باید بدانی که در آینده، قوم اسرائیل چه بلایی بر سر مردم تو می‌آورند.»

15. بلعام چنین سخن خود را آغاز کرد:«این است وحی بلعام پسر بعور،وحی مردی که چشمانش باز شد،وحی آن کسی‌که سخنان خدا را شنید

16. و خدای متعال به او حکمت آموختو رؤیایی را دید،که خدای قادر مطلق به او نشان داد.او به خاک افتاد و چشمانش باز شد.

17. او را خواهم دید،امّا نه حالا،او را تماشا خواهم کرد،ولی نه از نزدیک.پادشاهی همچون ستاره‌ای درخشاندر اسرائیل ظهور خواهد نمود.او رهبران موآب را شکست می‌دهد.مردم آشوبگر را سرکوب می‌کند،

اعداد 24