1. «این است عاقبت بُتهای بابل!روزی بِل و نِبو را میپرستیدند،امّا امروز آنها را بر پشت الاغها گذاشتهاند،و باری سنگین برای این حیوانات خسته میباشند.
2. بُتها نمیتوانند خودشان را نجات دهند،آنها را برداشتهاند و به جای دور حمل میکنند.این است عاقبت خدایان بابل!
3. «ای فرزندان یعقوب،ای بازماندگان قوم من، به من گوش کنید.از روزی که به دنیا آمدید، من از شما مواظبت کردم.
4. من خدای تو هستمو تا زمانی که پیر شوی و موهایت سفید شوند مراقب تو خواهم بود.من تو را آفریدم، از تو مواظبت خواهم کرد،من به تو کمک میکنم و تو را خلاصی خواهم بخشید.»