1. وای بر تو ای اورشلیم، وای بر تو ای قربانگاه خدا! وای بر شهری که داوود در آن اردو زد، بگذارید یکی دو سالی از جشنها و اعیاد آن بگذرد،
2. آنگاه خدا به شهری که «قربانگاه خدا» نامیده شده، مصیبت خواهد رسانید. همهجا گریه و زاری خواهد بود و تمام شهر مثل قربانگاه خونآلود خواهد بود.
3. خداوند به شهر حمله و از هر طرف آن را محاصره میکند.
4. اورشلیم مثل روحی که تقلّا میکند از اعماق زمین سخن بگوید، صدای گرفتهاش از زیر خاک و گل به گوش میرسد.
5. ای اورشلیم، همهٔ بیگانگانی که به تو حمله میکنند مثل گرد و خاک به اطراف پاشیده خواهند شد و ارتشهای هولناک آنها، به طور ناگهانی و بدون انتظار، مثل کاهی در برابر باد پراکنده خواهند شد.