اخاب به او گفت: «بهخاطر حرفی که نابوت به من گفته است. من به او پیشنهاد کردم که تاکستانش را بخرم یا اگر ترجیح میدهد تاکستان دیگری به او بدهم، ولی او گفت من تاكستانم را به تو نمیدهم.»