۱پادشاهان 20:1-8 Old Persian Version (OPV)

1. و بنهدد، پادشاه ارام، تمامی لشکر خودرا جمع کرد، و سی و دو پادشاه و اسبان و ارابهها همراهش بودند. پس برآمده، سامره رامحاصره کرد و با آن جنگ نمود.

2. و رسولان نزداخاب پادشاه اسرائیل به شهر فرستاده، وی راگفت: «بنهدد چنین میگوید:

3. نقره تو و طلای تواز آن من است و زنان و پسران مقبول تو از آن منند.»

4. و پادشاه اسرائیل در جواب گفت: «ای آقایم پادشاه! موافق کلام تو، من و هرچه دارم ازآن تو هستیم.»

5. و رسولان بار دیگر آمده، گفتند: «بنهدد چنین امر فرموده، میگوید: به درستی که من نزد تو فرستاده، گفتم که نقره و طلا و زنان وپسران خود را به من بدهی.

6. پسفردا قریب به این وقت، بندگان خود را نزد تو میفرستم تا خانه تو را و خانه بندگانت را جستجو نمایند و هرچه در نظر تو پسندیده است بهدست خود گرفته، خواهند برد.»

7. آنگاه پادشاه اسرائیل تمامی مشایخ زمین راخوانده، گفت: «بفهمید و ببینید که این مرد چگونه بدی را میاندیشد، زیرا که چون به جهت زنان وپسرانم و نقره و طلایم فرستاده بود، او را انکارنکردم.»

8. آنگاه جمیع مشایخ و تمامی قوم وی راگفتند: او را مشنو و قبول منما.»

۱پادشاهان 20