15. و ازآنجا به ساکنان دبیر برآمد و اسم دبیر قبل از آن قریه سفر بود.
16. و کالیب گفت: «هرکه قریه سفررا بزند و آن را بگیرد، دختر خود عکسه را به زنی به او خواهم داد.
17. و عتنئیل پسر قناز برادرکالیب آن را گرفت، و دختر خود عکسه را به او به زنی داد.
18. و چون او نزد وی آمد او را ترغیب کرد که از پدر خود زمینی طلب نماید، و دختر ازالاغ خود پایین آمد، و کالیب وی را گفت: «چه میخواهی؟»
19. گفت: «مرا برکت ده. چونکه زمین جنوبی را به من دادهای، چشمه های آب نیزبه من بده. پس چشمه های بالا و چشمه های پایین را به او بخشید.
20. این است ملک سبط بنی یهودا به حسب قبایل ایشان.
21. و شهرهای انتهایی سبطبنی یهودا به سمت جنوب بر سرحد ادوم قبصئیل و عیدر و یاجور بود،
22. و قینه و دیمونه وعدعده،
23. و قادش و حاصور و یتنان،
24. و زیف و طالم و بعلوت،