یوحنا 18:13-22 Old Persian Version (OPV)

13. و اول او را نزدحنا، پدر زن قیافا که در همان سال رئیس کهنه بود، آوردند.

14. و قیافا همان بود که به یهود اشاره کرده بود که «بهتر است یک شخص در راه قوم بمیرد.»

15. اما شمعون پطرس و شاگردی دیگر ازعقب عیسی روانه شدند، و چون آن شاگرد نزدرئیس کهنه معروف بود، با عیسی داخل خانه رئیس کهنه شد.

16. اما پطرس بیرون در ایستاده بود. پس آن شاگرد دیگر که آشنای رئیس کهنه بود، بیرون آمده، با دربان گفتگو کرد و پطرس را به اندرون برد.

17. آنگاه آن کنیزی که دربان بود، به پطرس گفت: «آیا تو نیز از شاگردان این شخص نیستی؟» گفت: «نیستم.»

18. و غلامان و خدام آتش افروخته، ایستاده بودند و خود را گرم میکردند چونکه هوا سرد بود؛ و پطرس نیز باایشان خود را گرم میکرد.

19. پس رئیس کهنه از عیسی درباره شاگردان و تعلیم او پرسید.

20. عیسی به او جواب داد که «من به جهان آشکارا سخن گفتهام. من هر وقت درکنیسه و در هیکل، جایی که همه یهودیان پیوسته جمع میشدند، تعلیم میدادم و در خفا چیزی نگفتهام.

21. چرا از من سوال میکنی؟ از کسانی که شنیدهاند بپرس که چه چیز بدیشان گفتم. اینک ایشان میدانند آنچه من گفتم.»

22. و چون این راگفت، یکی از خادمان که در آنجا ایستاده بود، طپانچه بر عیسی زده، گفت: «آیا به رئیس کهنه چنین جواب میدهی؟»

یوحنا 18