پیدایش 37:18-24 Old Persian Version (OPV)

18. و او را ازدور دیدند، و قبل از آنکه نزدیک ایشان بیاید، باهم توطئه دیدند که اورا بکشند.

19. و به یکدیگر گفتند: «اینک این صاحب خوابها میآید.

20. اکنون بیایید او را بکشیم، و به یکی از این چاهها بیندازیم، و گوییم جانوری درنده او را خورد. و ببینیم خوابهایش چه میشود.»

21. لیکن روبین چون این را شنید، او را از دست ایشان رهانیده، گفت: «او را نکشیم.»

22. پس روبین بدیشان گفت: «خون مریزید، او را در این چاه که در صحراست، بیندازید، و دست خود رابر او دراز مکنید.» تا او را از دست ایشان رهانیده، به پدر خود رد نماید.

23. و به مجرد رسیدن یوسف نزد برادران خود، رختش را یعنی آن ردای بلند را که دربرداشت، از او کندند.

24. و او را گرفته، درچاه انداختند، اما چاه، خالی و بیآب بود.

پیدایش 37