7. «ای قوم من بشنوتا سخن گویم. وای اسرائیل تا برایت شهادت دهم که خدا، خدای تومن هستم.
8. درباره قربانی هایت تو را توبیخ نمی کنم و قربانی های سوختنی تو دائم در نظرمن است.
9. گوسالهای از خانه تو نمی گیرم و نه بزی از آغل تو.
10. زیراکه جمیع حیوانات جنگل از آن منند و بهایمی که بر هزاران کوه میباشند.
11. همه پرندگان کوهها را میشناسم و وحوش صحرا نزد من حاضرند.
12. اگر گرسنه میبودم تورا خبر نمی دادم. زیرا ربع مسکون و پری آن از آن من است.
13. آیا گوشت گاوان را بخورم و خون بزها را بنوشم؟
14. برای خدا قربانی تشکر رابگذران، و نذرهای خویش را به حضرت اعلی وفانما.
15. پس در روز تنگی مرا بخوان تا تو راخلاصی دهم و مرا تمجید بنمایی.»
16. و اما به شریر خدا میگوید: «ترا چهکاراست که فرایض مرا بیان کنی و عهد مرا به زبان خود بیاوری؟
17. چونکه تو از تادیب نفرت داشتهای و کلام مرا پشت سر خود انداختهای.
18. چون دزد را دیدی او را پسند کردی و نصیب تو با زناکاران است.
19. دهان خود را به شرارت گشودهای و زبانت حیله را اختراع میکند.
20. نشستهای تا به ضد برادر خود سخن رانی ودرباره پسر مادر خویش غیبتگویی.
21. این راکردی و من سکوت نمودم. پس گمان بردی که من مثل تو هستم. لیکن تو را توبیخ خواهم کرد. و این را پیش نظر تو به ترتیب خواهم نهاد.
22. ای فراموش کنندگان خدا، در این تفکر کنید! مباداشما را بدرم و رهانندهای نباشد.
23. هرکه قربانی تشکر را گذراند مرا تمجید میکند. و آنکه طریق خود را راست سازد، نجات خدا را به وی نشان خواهم داد.»