مزامیر 119:108-123 Old Persian Version (OPV)

108. ای خداوند هدایای تبرعی دهان مرا منظور فرما وداوریهای خود را به من بیاموز.

109. جان من همیشه در کف من است، لیکن شریعت تو رافراموش نمی کنم.

110. شریران برای من دام گذاشتهاند، اما از وصایای تو گمراه نشدم.

111. شهادات تو را تا به ابد میراث خود ساختهام زیرا که آنها شادمانی دل من است.

112. دل خود رابرای بجا آوردن فرایض تو مایل ساختم، تاابدالاباد و تا نهایت.

113. مردمان دو رو را مکروه داشتهام، لیکن شریعت تو را دوست میدارم.

114. ستر و سپر من تو هستی. به کلام تو انتظار میکشم.

115. ای بدکاران، از من دور شوید! و اوامر خدای خویش را نگاه خواهم داشت.

116. مرا به حسب کلام خود تایید کن تا زنده شوم و از امید خود خجل نگردم.

117. مرا تقویت کن تا رستگار گردم و برفرایض تو دائم نظر نمایم.

118. همه کسانی را که از فرایض تو گمراه شدهاند، حقیر شمردهای زیراکه مکر ایشان دروغ است.

119. جمیع شریران زمین را مثل درد هلاک میکنی. بنابراین شهادات تو را دوست میدارم.

120. موی بدن من از خوف تو برخاسته است و از داوریهای تو ترسیدم.

121. داد و عدالت را بهجا آوردم. مرا به ظلم کنندگانم تسلیم منما.

122. برای سعادت بنده خود ضامن شو تا متکبران بر من ظلم نکنند.

123. چشمانم برای نجات تو تار شده است و برای کلام عدالت تو.

مزامیر 119