مرقس 15:35-40 Old Persian Version (OPV)

35. و بعضی از حاضرین چون شنیدند گفتند: «الیاس را میخواند.»

36. پس شخصی دویده، اسفنجی را از سرکه پر کرد و برسر نی نهاده، بدو نوشانید و گفت: «بگذارید ببینیم مگر الیاس بیاید تا او را پایین آورد.»

37. پس عیسی آوازی بلند برآورده، جان بداد.

38. آنگاه پرده هیکل از سر تا پا دوپاره شد.

39. و چون یوزباشی که مقابل وی ایستاده بود، دید که بدینطور صدا زده، روح را سپرد، گفت؛ «فی الواقع این مرد، پسر خدا بود.»

40. و زنی چند از دور نظر میکردند که ازآنجمله مریم مجدلیه بود و مریم مادر یعقوب کوچک و مادر یوشا و سالومه،

مرقس 15