مرقس 14:1-6 Old Persian Version (OPV)

1. و بعد از دو روز، عید فصح و فطیر بودکه روسای کهنه و کاتبان مترصد بودندکه به چه حیله او را دستگیر کرده، به قتل رسانند.

2. لیکن میگفتند: «نه در عید مبادا در قوم اغتشاشی پدید آید.»

3. و هنگامی که او در بیت عنیا در خانه شمعون ابرص به غذا نشسته بود، زنی با شیشهای از عطرگرانبها از سنبل خالص آمده، شیشه را شکسته، برسر وی ریخت.

4. و بعضی در خود خشم نموده، گفتند: «چرا این عطر تلف شد؟

5. زیرا ممکن بوداین عطر زیادتر از سیصد دینار فروخته، به فقراداده شود.» و آن زن را سرزنش نمودند.

6. اماعیسی گفت: «او را واگذارید! از برای چه او رازحمت میدهید؟ زیرا که با من کاری نیکو کرده است،

مرقس 14