متی 26:29-40 Old Persian Version (OPV)

29. اما به شمامی گویم که بعد از این از میوه مو دیگر نخواهم نوشید تا روزی که آن را با شما در ملکوت پدرخود، تازه آشامم.»

30. پس تسبیح خواندند و به سوی کوه زیتون روانه شدند.

31. آنگاه عیسی بدیشان گفت: «همه شما امشب درباره من لغزش میخورید چنانکه مکتوب است که شبان را میزنم و گوسفندان گله پراکنده میشوند.

32. لیکن بعد از برخاستنم، پیش از شما به جلیل خواهم رفت.»

33. پطرس درجواب وی گفت: «هر گاه همه درباره تو لغزش خورند، من هرگز نخورم.»

34. عیسی به وی گفت: «هرآینه به تو میگویم که در همین شب قبل ازبانک زدن خروس، سه مرتبه مرا انکار خواهی کرد!»

35. پطرس به وی گفت: «هرگاه مردنم با تو لازم شود، هرگز تو را انکار نکنم!» و سایرشاگردان نیز همچنان گفتند.

36. آنگاه عیسی با ایشان به موضعی که مسمی به جتسیمانی بود رسیده، به شاگردان خود گفت: «در اینجا بنشینید تا من رفته، در آنجا دعا کنم.»

37. و پطرس و دو پسر زبدی را برداشته، بینهایت غمگین و دردناک شد.

38. پس بدیشان گفت: «نفس من از غایت الم مشرف به موت شده است. در اینجا مانده با من بیدار باشید.»

39. پس قدری پیش رفته، به روی درافتاد و دعا کرده، گفت: «ای پدر من، اگر ممکن باشد این پیاله از من بگذرد؛ لیکن نه به خواهش من، بلکه به اراداه تو.»

40. و نزدشاگردان خود آمده، ایشان را در خواب یافت. وبه پطرس گفت: «آیا همچنین نمی توانستید یک ساعت با من بیدار باشید؟

متی 26