48. لیکن هرگاه آن غلام شریر با خود گوید که آقای من درآمدن تاخیر مینماید،
49. و شروع کند به زدن همقطاران خود و خوردن و نوشیدن با میگساران،
50. هرآینه آقای آن غلام آید، در روزی که منتظرنباشد و در ساعتی که نداند،
51. و او را دو پاره کرده، نصیبش را با ریاکاران قرار دهد در مکانی که گریه و فشار دندان خواهد بود.