17. عیسی در جواب وی گفت: «خوشابحال توای شمعون بن یونا! زیرا جسم وخون این را بر تو کشف نکرده، بلکه پدر من که درآسمان است.
18. و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت.
19. وکلیدهای ملکوت آسمان را به تو میسپارم؛ وآنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود.
20. آنگاه شاگردان خود را قدغن فرمود که به هیچکس نگویند که او مسیح است.
21. و از آن زمان عیسی به شاگردان خودخبردادن آغاز کرد که رفتن او به اورشلیم وزحمت بسیار کشیدن از مشایخ و روسای کهنه وکاتبان و کشته شدن و در روز سوم برخاستن ضروری است.
22. و پطرس او را گرفته، شروع کرد به منع نمودن و گفت: «حاشا از توای خداوندکه این بر تو هرگز واقع نخواهد شد!»
23. اما اوبرگشته، پطرس را گفت: «دور شو از منای شیطان زیرا که باعث لغزش من میباشی، زیرا نه امورالهی را بلکه امور انسانی را تفکر میکنی!»
24. آنگاه عیسی به شاگردان خود گفت: «اگر کسی خواهدمتابعت من کند، باید خود را انکار کرده وصلیب خود را برداشته، از عقب من آید.
25. زیرا هر کس بخواهد جان خود را برهاند، آن را هلاک سازد؛ اما هرکه جان خود را بخاطر من هلاک کند، آن را دریابد.