متی 14:4-11 Old Persian Version (OPV)

4. چون که یحیی بدو همی گفت: «نگاه داشتن وی بر تو حلال نیست.»

5. و وقتی که قصد قتل او کرد، از مردم ترسید زیرا که او را نبی میدانستند.

6. اما چون بزم میلاد هیرودیس را میآراستند، دختر هیرودیا درمجلس رقص کرده، هیرودیس را شاد نمود.

7. از اینرو قسم خورده، وعده داد که آنچه خواهدبدو بدهد.

8. و او از ترغیب مادر خود گفت که «سریحیی تعمیددهنده را الان در طبقی به من عنایت فرما.»

9. آنگاه پادشاه برنجید، لیکن بجهت پاس قسم و خاطر همنشینان خود، فرمود که بدهند.

10. و فرستاده، سر یحیی را در زندان از تن جدا کرد،

11. و سر او را در طشتی گذارده، به دختر تسلیم نمودند و او آن را نزد مادر خود برد.

متی 14