غزل‌غزل‌ها 2:4-14 Old Persian Version (OPV)

4. مرا به میخانه آورد و علم وی بالای سر من محبت بود.

5. مرا به قرصهای کشمش تقویت دهید و مرا به سیبها تازه سازید، زیرا که من از عشق بیمار هستم.

6. دست چپش در زیر سر من است و دست راستش مرا در آغوش میکشد.

7. ای دختران اورشلیم، شما را به غزالها وآهوهای صحرا قسم میدهم که محبوب مرا تاخودش نخواهد بیدار نکنید و برنینگیزانید.

8. آواز محبوب من است، اینک بر کوهها جستان وبر تلها خیزان میآید.

9. محبوب من مانند غزال یابچه آهو است. اینک او در عقب دیوار ما ایستاده، از پنجرهها مینگرد و از شبکهها خویشتن رانمایان میسازد.

10. محبوب من مرا خطاب کرده، گفت: «ای محبوبه من وای زیبایی من برخیز و بیا.

11. زیرا اینک زمستان گذشته و باران تمام شده ورفته است.

12. گلها بر زمین ظاهر شده و زمان الحان رسیده و آواز فاخته در ولایت ما شنیده میشود.

13. درخت انجیر میوه خود را میرساندو موها گل آورده، رایحه خوش میدهد. ای محبوبه من وای زیبایی من، برخیز و بیا.»

14. ای کبوتر من که در شکافهای صخره و درستر سنگهای خارا هستی، چهره خود را به من بنما و آوازت را به من بشنوان زیرا که آواز تو لذیذو چهره ات خوشنما است.

غزل‌غزل‌ها 2