7. پس برگشته، بطالت دیگر را زیر آسمان ملاحظه نمودم.
8. یکی هست که ثانی ندارد و او راپسری یا برادری نیست و مشقتش را انتها نی و چشمش نیز از دولت سیر نمی شود. و میگوید ازبرای که زحمت کشیده، جان خود را از نیکویی محروم سازم؟ این نیز بطالت و مشقت سخت است.
9. دو از یک بهترند چونکه ایشان را ازمشقتشان اجرت نیکو میباشد؛
10. زیرا اگربیفتند، یکی از آنها رفیق خود را خواهدبرخیزانید. لکن وای بر آن یکی که چون بیفتددیگری نباشد که او را برخیزاند.