13. الان برخیزید و از وادی زاردعبور نمایید. پس از وادی زارد عبور نمودیم.
14. وایامی که از قادش برنیع راه میرفتیم تا از وادی زارد عبور نمودیم سی و هشت سال بود، تاتمامی آن طبقه مردان جنگی از میان اردو تمام شدند، چنانکه خداوند برای ایشان قسم خورده بود.
15. و دست خداوند نیز بر ایشان میبود تاایشان را از میان اردو بالکل هلاک کند.
16. پس چون جمیع مردان جنگی از میان قوم بالکل مردند،
17. آنگاه خداوند مرا خطاب کرده، گفت: