ایوب 32:3-8 Old Persian Version (OPV)

3. و خشمش بر سه رفیق خود افروخته گردید، از این جهت که هرچندجواب نمی یافتند، اما ایوب را مجرم میشمردند.

4. و الیهو از سخنگفتن با ایوب درنگ نموده بود زیرا که ایشان در عمر، از وی بزرگتربودند.

5. اما چون الیهو دید که به زبان آن سه مردجوابی نیست، پس خشمش افروخته شد.

6. و الیهو ابن برکئیل بوزی به سخن آمده، گفت: «من در عمر صغیر هستم، و شما موسفید. بنابراین ترسیده، جرات نکردم که رای خود را برای شمابیان کنم.

7. و گفتم روزها سخن گوید، و کثرت سالها، حکمت را اعلام نماید.

8. لیکن در انسان روحی هست، و نفخه قادرمطلق، ایشان را فطانت میبخشد.

ایوب 32