امثال 7:8-23 Old Persian Version (OPV)

8. که در کوچه بسوی گوشه او میگذشت. و به راه خانه وی میرفت،

9. در شام در حین زوال روز، در سیاهی شب و در ظلمت غلیظ،

10. که اینک زنی به استقبال وی میآمد، در لباس زانیه ودر خباثت دل.

11. زنی یاوهگو و سرکش که پایهایش در خانهاش قرار نمی گیرد.

12. گاهی درکوچهها و گاهی در شوارع عام، و نزد هر گوشهای در کمین میباشد.

13. پس او را بگرفت و بوسید وچهره خود را بیحیا ساخته، او را گفت:

14. «نزدمن ذبایح سلامتی است، زیرا که امروز نذرهای خود را وفا نمودم.

15. از این جهت به استقبال توبیرون آمدم، تا روی تو را به سعی تمام بطلبم وحال تو را یافتم.

16. بر بستر خود دوشکهاگسترانیدهام، با دیباها از کتان مصری.

17. بسترخود را با مر و عود و سلیخه معطر ساختهام.

18. بیاتا صبح از عشق سیر شویم، و خویشتن را ازمحبت خرم سازیم.

19. زیرا صاحبخانه در خانه نیست، و سفر دور رفته است.

20. کیسه نقرهای بهدست گرفته و تا روز بدر تمام مراجعت نخواهدنمود.»

21. پس او را از زیادتی سخنانش فریفته کرد، واز تملق لبهایش او را اغوا نمود.

22. در ساعت ازعقب او مثل گاوی که به سلاخ خانه میرود، روانه شد و مانند احمق به زنجیرهای قصاص.

23. تا تیر به جگرش فرو رود، مثل گنجشکی که به دام میشتابد و نمی داند که به خطر جان خود میرود.

امثال 7