امثال 6:1-13 Old Persian Version (OPV)

1. ای پسرم، اگر برای همسایه خود ضامن شده، و به جهت شخص بیگانه دست داده باشی،

2. و از سخنان دهان خود در دام افتاده، و ازسخنان دهانت گرفتار شده باشی،

3. پسای پسرمن، این را بکن و خویشتن را رهایی ده چونکه بهدست همسایه ات افتادهای. برو و خویشتن رافروتن ساز و از همسایه خود التماس نما.

4. خواب را به چشمان خود راه مده، و نه پینکی رابه مژگان خویش.

5. مثل آهو خویشتن را از کمندو مانند گنجشک از دست صیاد خلاص کن.

6. ای شخص کاهل نزد مورچه برو، و درراههای او تامل کن و حکمت را بیاموز،

7. که وی را پیشوایی نیست و نه سرور و نه حاکمی.

8. اماخوراک خود را تابستان مهیا میسازد و آذوقه خویش را در موسم حصاد جمع میکند.

9. ای کاهل، تا به چند خواهی خوابید و از خواب خودکی خواهی برخاست؟

10. اندکی خفت و اندکی خواب، و اندکی بر هم نهادن دستها به جهت خواب.

11. پس فقر مثل راهزن بر تو خواهد آمد، و نیازمندی بر تو مانند مرد مسلح.

12. مرد لئیم و مرد زشت خوی، با اعوجاج دهان رفتار میکند.

13. با چشمان خود غمزه میزند و با پایهای خویش حرف میزند. باانگشتهای خویش اشاره میکند.

امثال 6