اعمال 8:22-28 Old Persian Version (OPV)

22. پس از این شرارت خود توبه کن و از خدا درخواست کن تاشاید این فکر دلت آمرزیده شود،

23. زیرا که تو رامی بینم در زهره تلخ و قید شرارت گرفتاری.»

24. شمعون در جواب گفت: «شما برای من به خداوند دعا کنید تا چیزی از آنچه گفتید بر من عارض نشود.»

25. پس ارشاد نموده و به کلام خداوند تکلم کرده، به اورشلیم برگشتند و دربسیاری از بلدان اهل سامره بشارت دادند.

26. اما فرشته خداوند به فیلپس خطاب کرده، گفت: «برخیز و بهجانب جنوب، به راهی که ازاورشلیم به سوی غزه میرود که صحراست، روانه شو.»

27. پس برخاسته، روانه شد که ناگاه شخصی حبشی که خواجهسرا و مقتدر نزدکنداکه، ملکه حبش، و بر تمام خزانه او مختاربود، به اورشلیم بجهت عبادت آمده بود.

28. و درمراجعت بر ارابه خود نشسته، صحیفه اشعیای نبی را مطالعه میکند

اعمال 8