37. و زکات خداوند ازگوسفند ششصد و هفتاد و پنج راس بود.
38. وگاوان سی و شش هزار بود و از آنها زکات خداوند هفتاد و دو راس بود.
39. و الاغها سی هزار و پانصد و از آنها زکات خداوند شصت ویک راس بود.
40. و مردمان شانزده هزار و ازایشان زکات خداوند سی و دو نفر بودند.
41. وموسی زکات را هدیه افراشتی خداوند بود به العازار کاهن داد، چنانکه خداوند به موسیامرفرموده بود.
42. و از قسمت بنیاسرائیل که موسی آن را ازمردان جنگی جدا کرده بود،
43. و قسمت جماعت از گوسفندان، سیصد و سی هزار وپانصد راس بود.
44. و از گاوان سی و شش هزارراس.
45. و از الاغها، سی هزار و پانصد راس.
46. واز انسان، شانزده هزار نفر.
47. و موسی از قسمت بنیاسرائیل یکی را که از هر پنجاه گرفته شده بود، چه از انسان و چه از بهایم گرفت، و آنها را به لاویانی که ودیعت مسکن خداوند را نگاه میداشتند، داد، چنانکه خداوند به موسیامرفرموده بود.
48. و روسایی که بر هزاره های لشکر بودند، سرداران هزارهها با سرداران صدها نزد موسی آمدند.
49. و به موسی گفتند: «بندگانت حساب مردان جنگی را که زیردست ما میباشند گرفتیم، و از ما یک نفر مفقود نشده است.
50. پس ما ازآنچه هر کس یافته است هدیهای برای خداوندآوردهایم از زیورهای طلا و خلخالها ودست بندها و انگشترها و گوشوارهها وگردن بندها تا برای جانهای ما به حضور خداوند کفاره شود.»
51. و موسی و العازار کاهن، طلا وهمه زیورهای مصنوعه را از ایشان گرفتند.
52. وتمامی طلای هدیهای که از سرداران هزارهها وسرداران صدها برای خداوند گذرانیدند، شانزده هزار و هفتصد و پنجاه مثقال بود.