24. و بر فوج سبط بنی بنیامین، ابیدان بن جدعونی.
25. پس علم محله بنی دان که موخر همه محلهها بود با افواج ایشان روانه شد، و بر فوج اواخیعزر بن عمیشدای بود.
26. و بر فوج سبطبنی اشیر، فجعیئیل بن عکران.
27. و بر فوج سبطبنی نفتالی، اخیرع بن عینان.
28. این بود مراحل بنیاسرائیل با افواج ایشان. پس کوچ کردند.
29. و موسی به حوباب بن رعوئیل مدیانی که برادرزن موسی بود، گفت: «ما به مکانی که خداوند درباره آن گفته است که آن را به شماخواهم بخشید کوچ میکنیم، همراه ما بیا و بتواحسان خواهیم نمود، چونکه خداوند درباره اسرائیل نیکو گفته است.»
30. او وی را گفت: «نمی آیم، بلکه به زمین و به خاندان خود خواهم رفت.»
31. گفت: «ما را ترک مکن زیرا چونکه تو منازل ما را در صحرا میدانی، بجهت ما مثل چشم خواهی بود.
32. و اگر همراه ما بیایی، هر احسانی که خداوند بر ما بنماید، همان را بر تو خواهیم نمود.»
33. و از کوه خداوند سفر سه روزه کوچ کردند، و تابوت عهد خداوند سفر سه روزه پیش روی ایشان رفت تا آرامگاهی برای ایشان بطلبد.
34. و ابر خداوند در روز بالای سر ایشان بود، و وقتی که از لشکرگاه روانه میشدند.