اشعیا 8:1-11 Old Persian Version (OPV)

1. و خداوند مرا گفت: «لوحی بزرگ به جهت خود بگیر و بر آن با قلم انسان برای مهیرشلال حاش بز بنویس.

2. و من شهود امین یعنی اوریای کاهن و زکریا ابن یبرکیا را به جهت خودبرای شهادت میگیرم.»

3. پس من به نبیه نزدیکی کردم و او حامله شده، پسری زایید. آنگاه خداوند به من گفت: «او رامهیر شلال حاش بز بنام،

4. زیرا قبل از آنکه طفل بتواندای پدرم وای مادرم بگوید، اموال دمشق وغنیمت سامره را پیش پادشاه آشور به یغماخواهند برد.»

5. و خداوند بار دیگر مرا باز خطاب کرده، گفت:

6. «چونکه این قوم آبهای شیلوه را که به ملایمت جاری میشود خوار شمرده، از رصین وپسر رملیا مسرور شدهاند،

7. بنابراین اینک خداوند آبهای زورآور بسیار نهر یعنی پادشاه آشور و تمامی حشمت او را بر ایشان برخواهدآورد و او از جمیع جویهای خود برخواهد آمد واز تمامی کناره های خویش سرشار خواهد شد،

8. و بر یهودا تجاوز نموده، سیلان کرده، عبورخواهد نمود تا آنکه به گردنها برسد و بالهای خودرا پهن کرده، طول و عرض ولایتت راای عمانوئیل پر خواهد ساخت.»

9. به هیجان آییدای قومها و شکست خواهیدیافت و گوش گیریدای اقصای زمین و کمر خودرا ببندید و شکست خواهید یافت. کمر خود راببندید و شکست خواهید یافت.

10. با هم مشورت کنید و باطل خواهد شد و سخن گویید وبجا آورده نخواهد شد زیرا خدا با ما است.

11. چونکه خداوند با دست قوی به من چنین گفت و مرا تعلیم داد که به راه این قوم سلوک ننمایم وگفت:

اشعیا 8