3. جمیع سرورانت با هم گریختند و بدون تیراندازان اسیر گشتند. همگانی که در تو یافت شدند با هم اسیر گردیدند و بهجای دور فرارکردند.
4. بنابراین گفتم نظر خود را از من بگردانیدزیرا که با تلخی گریه میکنم. برای تسلی من درباره خرابی دختر قومم الحاح مکنید.
5. زیرا خداوند یهوه صبایوت روز آشفتگی وپایمالی و پریشانیای در وادی رویا دارد. دیوارها را منهدم میسازند و صدای استغاثه تا به کوهها میرسد.
6. و عیلام با افواج مردان و سواران ترکش را برداشته است و قیر سپر را مکشوف نموده است،
7. و وادیهای بهترینت از ارابهها پرشده، سواران پیش دروازه هایت صف آرایی مینمایند،